چهگونه نویسنده شدم به روایتِ هاروکی موراکامی
بخش دوم و پایانی/
صحبت از آزادانه پیاده کردنِ احساسات مثل آب خوردن است، اما انجام آن چنین هم آسان نیستـ آنهم برای تازهکاری مثلِ من که اتفاقاً خیلیخیلی هم سخت بود. برای شروعی تازه، اول باید از بستۀ کاغذها و خودنویسم خلاص میشدم. تا وقتی آنها جلوِ چشمم بودند، حسی که بهم دست میداد، شبه … ادامه خواندن چهگونه نویسنده شدم به روایتِ هاروکی موراکامی
برای جاسازی نوشته، این نشانی را در سایت وردپرسی خود قرار دهید.
برای جاسازی این نوشته، این کد را در سایت خود قرار دهید.